Web Analytics Made Easy - Statcounter

رابعه اسکویی ـ بازیگر سینما و تلویزیون ـ که به تازگی ایفای نقش در سریال "مستوران" را به پایان رسانده، قرار است با کاراکترش در این مجموعه، مردم را غافلگیر کند.

سریال "مستوران" به کارگردانی مسعود آب پرور و تهیه کنندگی عطا پناهی در سازمان هنری رسانه ای اوج برای پخش از صداوسیما ساخته می شود و به تازگی تصویربرداری اش به پایان رسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

اسکویی درباره گریم متفاوتی که در "مستوران" دارد می گوید: "موفقیت نقشم را مدیون طراح گریم و لباس این پروژه هستم چون واقعا با آن گریم و لباس یک آدم دیگر می شدم و خودم را نمی شناختم؛ در حدی که نقشم مرا با خودم به چالش می کشاند."

بیشتر بخوانید:

* سرنوشت سریال تاریخی «مستوران» در دست کیست؟

* «مستوران» به عاقبت «مختارنامه» دچار می شود؟

رابعه اسکویی در گفت و گویی با ایران اکونومیست درباره حضورش در سریال "مستوران" توضیح داد: این سریال بیشتر یک کار افسانه‌ای است تا تاریخی. آقای سیدجمال سیدحاتمی که در ابتدا، کارگردان این مجموعه بودند و از دوستان بسیار نزدیک بنده، مرا به این کار دعوت کردند و خیلی جالب بود که نقش اصلی زن منفی را به من سپردند و این نقش خیلی برایم جذاب بود. فکر می کنم چنین نقشی در ایران کار نشده باشد. کاراکتری که در این کار دارم بسیار هیجان انگیز است و مرا به سمت چالش با خودم می بُرد و با خود واقعی ام بسیار فاصله داشت؛ بنابراین نزدیک شدن به این نقش برایم کمی دشوار بود.

او همچنین از همکاری با گروه سازنده سریال "مستوران" اظهار رضایت کرد و گفت: گروه "مستوران" واقعا حرفه ای بودند؛ از فیلمبردار کارمان (مسلم تهرانی) به همراه گروهش گرفته تا صدابردار (میثم یاردیلو)، گروه لباس و گریم (ژاله زکی زاده، احسان روناسی و ...)، همه عالی بودند. آقای مسعود آب پرور هم که بعد از آقای سیدحاتمی کارگردانی کار را بر عهده گرفتند، مسلما ابتدای کار کمی برایمان سخت بود اما چون من با هر دو کارگردان‌ کار کرده بودم زودتر از بقیه رسیدم. آقای عطا پناهی به عنوان تهیه کننده پروژه واقعا برای کار زحمت کشیدند، از ایشان هم تشکر می کنم. گروه گریم و لباس برای بهتر شدن نقش و کاراکترم خیلی به من کمک کردند و من واقعاً از آنها سپاسگزارم چون با گریم و لباس یک موجود دیگری می شدم. من فکر می کنم برای تمام کاراکترها انقدر فکر شده بود نه فقط برای من.

من رابعه اسکویی صدبار این نقش ها را بازی کرده‌ ام!

اسکویی سپس درباره خلق شخصیت های جذاب در سریال های تلویزیونی و اینکه به عنوان یک بازیگر خودش چقدر دغدغه این مهم را دارد؟ تصریح کرد: راستش از این مدل نقش ها در ایران خیلی کار نمی شود؛ ضمن اینکه ما اصلا نمی توانیم "مستوران" را مقایسه کنیم چون یک سریال افسانه‌ای داریم که ما به ازا ندارد، پس باید خلقش کنیم ولی، مابه ازای نقش های منفی و مثبت در اطرافمان زیاد داریم که از همه آنها الگوبرداری می کنیم تا بالاخره کار دربیاید. اگر نقش های خاص در فیلمنامه های ایرانی نوشته شوند، مطمئن باشید بازیگران ما آنقدر توانایی دارند که برای خلق آن نقش تلاش کنند تا به آن برسند.

بازیگر سریال های "نوروز رنگی"، "بیدار باش"، "گاندو" و "صفر بیست و یک" درباره لزوم اهمیت شخصیت پردازی های نو و پرهیز از تکراری بودن نقش ها در سریال های تلویزیون و اینکه تکرار نقش ها چقدر بازیگران را آزار می دهد؟ خاطرنشان کرد: مشکل اساسی سینما و تلویزیون ایران، اساسا تکراری بودن فیلمنامه هاست. متاسفانه همیشه کاراکترهایی می نویسند که مثل نقش های کارهای قبلی بازیگران است؛ بنابراین مدام تکرار می شوند. من خیلی از خودم تعریف نمی‌کنم ولی موهبتی که خداوند در من قرار داده این است که در نقش هایی که در کارهای طنز ایفا می کنم، یک شیرینی و بامزگی وجود دارد که من خیلی برایش تلاش نمی کنم و واقعا به شکل نهادینه در وجود من هست اما در نهایت همه ما تکرار می شویم.

او ادامه داد: گاهی اوقات من با کارگردان ها صحبت می کنم و تشکر می کنم بابت نقش هایی که برایم در نظر گرفته اند اما به آنها می‌گویم، نقشم تکراری است و وجه جدیدی برای من ندارد. من رابعه اسکویی صدب ار این نقش ها را بازی کرده‌ ام و متاسفانه همین تکرارها بازیگر را اذیت می کند ولی به هرحال کاری نمی‌شود کرد، زندگی هزینه دارد و باید بچرخد. همه ما بازیگران دچار این تکرار می شویم حتی بازیگران بسیار خوب هم که من اسم نمی برم مدام می بینیم که تکرار می شوند.

در "نوروز رنگی" نقش مادرم را بازی کردم

اسکویی سپس درباره حضورش در سریال "نوروز رنگی" که نوروز ۱۴۰۰ از تلویزیون پخش شد، به بیان خاطراتی پرداخت.

وی درباره این مجموعه یادآور شد: نقشم در "نوروز رنگی" یادآور نقش مادرم بود که فوت شدند. تعداد خواهر و برادرانم مثل این سریال زیاد هستند؛ البته مشکلات ما در حد شخصیت های این سریال نبود چون پدرم ارتشی بودند و به همین دلیل تقریبا ما از یک رفاه نسبی برخوردار بودیم اما به همین حالت تعداد بچه ها زیاد بود و من در این کار از روی مادرم، روزهای جنگ و حال بدی ها و اینکه برادرم در جبهه بود و مادرم نگران می شد، الگوبرداری کردم. عموماً بازیگری یعنی الگوبرداری. من همیشه نگاهم به آدم های خوب است چون می دانم روزی قرار است نقش آنها را بازی کنم به همین خاطر به مردم و اطرافم خوب نگاه می کنم.

 

خودم را در "مستوران" می بینم، باورم نمی شود! 

او سپس مجددا به حضورش در سریال "مستوران" اشاره کرد و گفت: در تمام این همه سال ها که در سینما و تلویزیون کار کردم، "مستوران" کار متفاوتی برایم بود. صحنه هایی در کار داریم که من باورم نمی‌شود، این خودم هستم! وقتی تدوین شده کار را می بینم از خودم تعجب می‌کنم که آیا این من هستم؟! در کل این مجموعه از من انرژی بسیار زیادی گرفت و فکر می‌کنم یک سال و نیم در طول مدت کرونا ما درگیر کار بودیم و هر کرونایی هم که آمد متاسفانه من درگیرش شدم.

او ادامه داد: شاید قصه "مستوران" می توانست قشنگ تر هم باشد ولی همین هم خیلی قابل قبول است و فکر می کنم برای مردم هم جذاب باشد. "مستوران" یک سریال عجیب و غریب است. مخصوصا در مورد نقش خودم که مخاطب با یک غافلگیری عجیب و غریبی روبرو می‌شود چون تقریباً همه کاراکترها نقش های خودشان را بازی کرده اند به غیر از کاراکتر من و یک بازیگر دیگر که شاید درست نباشد نامش را بیاورم، خیلی متفاوت بودیم و از خود واقعی مان فاصله بسیاری گرفتیم.

از خودم راضی ام

این بازیگر همچنین درباره کارهای دیگری که برای تلویزیون به او پیشنهاد شده است گفت: چندین کار دیگر پیشنهاد شده اما تا زمانی که اتفاقی نیفتد نمی توانم اعلام کنم. یک پیشنهاد بسیار جذاب دارم که آن هم چالش برانگیز است. من فکر می‌کنم جزو بازیگرانی هستم که در هر ژانری کار کردم و خداراشکر توانایی‌هایش را هم داشته ام. به عنوان مثال من در "خاله جون کوکب و غنچه" نقش دختر هشت ساله را بازی کردم، نقش پیرزن ۸۰ ساله را هم بازی کرده ام، بنابراین طنز، جدی و همه مدل کار را در پرونده کاری ام داشتم. به عنوان مثال در فیلم "سگ کشی" بهرام بیضایی هم که نقش یک زن پایین شهری پولدار را بازی کردم، خیلی متفاوت بودم. در مجموع در طول این سالها از خودم تقریبا راضی بوده ام. امیدوارم مردم هم از من راضی باشند.

رابعه اسکویی در صحبت پایانی اش به ایران اکونومیست گفت: همدیگر را دوست داشته باشیم، دلمان برای همدیگر بتپد و بسوزد و بی‌تفاوت از کنار هم رد نشویم. حیوانات و طبیعت را دوست داشته باشیم و به آن‌ها آزار نرسانیم چون آزار می بینیم. من از صمیم قلب همه را دوست دارم، امیدوارم همه هم مرا دوست داشته باشند. خداوند یار و نگهدار همه مردم عزیز کشورم باشد و همیشه مراقبش باشد. آرزوی بهترین ها را دارم.

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: رابعه اسکویی ، سریال مستوران ، گریم رابعه اسکویی در مستوران

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: رابعه اسکویی سریال مستوران رابعه اسکویی گریم و لباس نوروز رنگی فکر می کنم بازی کرده نقش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۲۶۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند

رابعه نه تنها به اربابان قدرت بی‌اعتنا است، بلکه می‌گوید:«وقتی به روشنایی چراغ سلطان، شکاف پیرهن دوختم، دلم روزگاری بسته شد. تا آن را باز نشکافتم، دلم گشاده نشد.» یعنی حتی استفاده از نور چراغ سلطان را موجب ظلمات قلب خود می‌داند! - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "برای مردان بهره‌ای است از آنچه کسب کرده‌اند و برای زنان نیز بهره‌ای است از آنچه کسب کرده‌اند." (سوره نساء؛ آیه 32) در نگاه دینی، زن و مرد علیرغم تفاوت‌های جسمانی، در زمینه مقام بندگی و کسب معرفت یکسان هستند. زن در این نگاه هرچند مسئول امور منزل است، اما می‌تواند در مراتب علمی و دینی به بالاترین درجات برسد.

نوع زندگی و طریقت حضرت خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) و دیگر زنان صدر اسلام می‌تواند معرف نگرش دین به جایگاه زن مسلمان باشد. زمانی که جامعه عرب، دختران را زنده به گور می‌کرد، پیامبر (ص) نهایت تکریم و محبت را نسبت به دخترشان ابراز می‌کردند. حضرت فاطمه (س)  در کنار کارهای منزل، جلسات تفسیر قرآن برگزار می‌کردند و در زمینه اعمال عبادی هم در زمره بهترین بندگان خدا هستند.

اما متأسفانه تاریخ شاهد آن است که علیرغم سفارش اسلام به یادگیری علم برای یک مسلمان، بدون در نظر گرفتن مسئله جنسیت، زنان حتی پس از ورود اسلام به سرزمین‌های مختلف، همواره مورد ظلم قرار گرفته و جرأت ورود به عرصه‌های مختلف علمی را ندارند. زنان آنچنان در تنگنا قرار داشته‌اند که ما کمتر اثری از ایشان در تاریخ گذشته جوامع می‌بینیم. وقتی به تعریف عرفان توسط مشایخ آن نگاه می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که در تعریف عرفان و در کسب مقامات عرفانی نیز نباید تفاوتی بین زن و مرد وجود داشته باشد.

خبرگزاری تسنیم با مرور بخش‌هایی از زندگی زنان عارف برگرفته از بخش‌هایی از مقاله زهرا خاکباز، استاد دانشگاه، به بررسی جایگاه و منزلت این عرفای اسلامی در طول تاریخ پرداخته است.

رابعه عدویه؛ عارفی که مردان دانشمند از محضرش درس گرفتند

در میان زنان عارف اهمیت رابعه عدویه (بصری) کاملاً مشهود است. سخنان و کارهای او در کتاب تذکرة الاولیا و دیگر متون نقل شده است و مردان بزرگی مانند حسن بصری با او مراوده داشته‌اند و از محضرش بهره می‌برده‌اند، که بسیاری از سخنان رابعه از این عارفان نقل شده است.

رابعه، عارفی بزرگ است و تأثیر بسزایی در عرفان اسلامی داشته است. رابعه،از ابتدای کودکی مورد احترام امیران بوده است؛ شبی که متولد شد، در خان پدرش از شدت فقر لباسی نبود که بر تن او کنند. عیسی رادان (امیر بصره) به پدر او پیغام می‌دهد که: «من خود آیم و به محاسن، خاک آستان تو روبم.»

دلیل این تواضع، رساندن پیغام رسول خدا(ص) به امیر، از طریق پدر رابعه است. پیغمبر(ص) در خواب به پدر رابعه می‌فرمایند:«این دختر سیّده‌ای است که هفتادهزار از امت من در شفاعت او خواهند بود. پیش عیسی رادان رو...» عیسی رادان که این خواب را می‌شنود، شخصاً به بالین رابعه حاضر می‌شود. درواقع از کودکی امیران دنیا خاکسار رابعه هستند.

اما این تواضع دوطرفه نیست. رابعه نه تنها به اربابان قدرت بی‌اعتنا است، بلکه می‌گوید:«وقتی به روشنایی چراغ سلطان، شکاف پیرهن دوختم، دلم روزگاری بسته شد. تا آن را باز نشکافتم، دلم گشاده نشد.» یعنی حتی استفاده از نور چراغ سلطان را موجب ظلمات قلب خود می‌داند! این حد بی توجهی به دنیا و مالکان دنیا در سایر اقوال وی نیز دیده می‌شود.

آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی

نوشته شده روزی یکی از مشایخ بصره نزد رابعه شروع به بدگویی از دنیا می‌کند، رابعه به وی می‌گوید: تو دنیا را دوست داری که اگر دوست نداشتی، نیک و بد آن را به زبان نمی‌آوردی. «من احب شیئا، اکثر ذکره» و این حد اعلای اِعراض از دنیاست.

این نگرش رابعه فقط در کلام وی تجلی نیافته، بلکه در عمل نیز او یکی از بهترین نمونه‌های پرهیز از دنیاست. او به دلیل همین روی‌گردانی از دنیا، هیچ وقت حاضر به ازدواج نشد و طریقت دائمی او عدم توجه به جسم و پرورش روح بود. درباره قوت او آمده است که رابعه به روزی یک خرما  یا اندک پیه آبه‌ای قانع بود.

فاطمه نیشابوری؛ گمشده‌ای در عرفان اسلامی

یکی از اولیاء تصوف و عرفان فاطمه نیشابوری است. این زن در عالم عرفان و تصوف آنچنان مقامی دارد که جامی در نفحات الانس متذکر است که فاطمه دارای مقام ولایت بوده و می‌نویسد بایزید بسطامی دربار او و شوهرش می‌گوید: «یک زوج و زوجه دیدم که از مقامات عارفین و کمالات اهل یقین هرچه از آنها پرسیدم، جوابی دادند که دلیل خبرت و بصیرت آنها بود.»

ذوالنون مصری نیز در مقامات عرفانی این زن مانند بایزید بسطامی اظهار اعتقاد می‌کند. از این زن، با چنین درجه‌ای از عرفان، مختصر اطلاعاتی در دست است که از طریق آنها نمی‌شود جزئیات روحیات وی را متوجه شد.

خواهران بشر حافی؛ الگوی تقوا و پرهیزکاری

آنچه از رابعه، دربار عدم استفاده از روشنایی چراغ سلطان ذکر شد، در احوالات خواهر بشر حافی نیز آمده است؛ البته خواهران بشر، عارف بوده‌اند و در کتب احوالات عارفه‌ها، با عنوان «اخوات بشر حافی» اقوال و احوال ایشان ذکر شده است، اما این حکایت درباره یکی از آنهاست.

نقل شده است که زنی خدمت احمد حنبل رفت و عرض کرد: «تابستان بر بام پنبه می‌ریسم، به روشنایی مشعل سلطان. و کسان خلیفه می‌گذرند، به روشنایی چیزی رشته می‌شود. روا بُوَد یا نه؟» پرسیدند: «تو کیستی؟» گفت: «خواهر بشر بن حارثم.» احمد زار بگریست و گفت: «چنین تقوی از خاندان او بیرون آید.»

بشر حافی معترف است که پارسایی را از خواهرم آموختم. او کوشش داشت آنچه که به دست مخلوق تهیه شده است، نخورد.

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

کردیه دختر عمرو؛ بی اعتنا به ثروت دنیا

او از اهالی بصره یا اهواز بود. از او نقل شده است که گفت: «هیچ یک از صاحبان دنیا به جهت آنچه که داشتند، در نظرم بزرگ نیامد و هیچ مسلمانی را حقیر نشمردم.» و این نشان عرفان عمیق این بانوی عارف است.

اینکه انسان به کسی به خاطر مال و مقام احترام نگذارد و کسی را به خاطر فقر تحقیر نکند، نهایت زهدپیشگی است. ضمن آنکه این امر در دین مبین نیز توصیه شده است.

امام علی علیه السلام می‌فرمایند:«کسی که نزد توانگری رفته و به خاطر سرمایه‌اش برابر او فروتنی کند، دو سوم دین خود را از دست داده است.»

حبیبه عدویه و نیایش‌های عارفانه‌اش

از احوال او چیزی در دست نیست. تنها ابن جوزی در صفة الصفوة شرح مختصری درباره‌اش نقل کرده است. در احوال او آمده است که برای نماز به پشت بام خانه می‌رفت و می‌گفت:«خدای من، ستارگان نمودار شدند و دیده‌ها در خواب شد و پادشاهان درهای خود را بستند و در تو باز است...»

این نوع نیایش با پادشاه پادشاهان، نشان از این دارد که امید اول و آخر خداست، اگر تمام درهای دنیا بسته شوند، باز در درحمت الهی باز است و این امر، حاکی از عظمت روح این عارف و بی‌توجهی‌اش به دنیای دون است.

کسی که این چنین با پروردگارش نیایش می‌کند، قطعاً دل به دنیا و اهل آن نداده است، و از همه، بجز خداوند، ناامید است. عرفان حقیقی چیزی جز این نیست.

عقلاء مجانین

یک دسته از عارفان، عقلاء مجانین هستند. عقلاء مجانین درواقع کسانی هستند که دنیا در نظر آنها تا آن حدی حقیر و بی‌مقدار است، که از بند عقل معاش بیرون می‌آیند و سخنان و افعالشان رنگ و بویی از دیوانگی می‌گیرد. معمولاً خوراک و پوشاک و شمایل ظاهری برای ایشان مهم نیست.

این دسته از عارفان را، شاید بتوان آزادترین عارفان نامید. بهلول، از معروف‌ترین عقلاء مجانین است و سخنان حکیمانه‌ای از او نقل شده است، اما کسی او را تنبیه نمی‌کند، چون گمان می کنند دیوانه است، اما تاریخ قضاوت می‌کند که ایشان معمولاً عاقل‌ترین افراد زمانشان بوده‌اند.

در میان زنان عارف نیز، عقلاء مجانینی وجود دارند، اما احوالات آنها مانند بهلول، با جزئیات و مفصل نقل نشده است. نام برخی از این زنان عارف بدون توضیح زندگی و اقوال آنها ذکر می‌شود.

ریحانه و الهه (از بصره)، ذکاره(از بغداد) و عافیه مشتاقه(از بصره) زنانی هستند که سلمی صفت والهه یا مجنونه را به ایشان می‌دهد. بیشتر زنانی که لقب والهه یا مجنونه داشته‌اند و نامشان در گروه عقلای مجانین آمده است، شاعر هم بوده‌اند و احساسات تند و شوق سوزان و بی‌پایان درونی خود را بی‌پروا بیان می‌کردند.

عارفه‌ای به نام تحفه نیز بوده است که در مورد او نوشته‌اند که او را در تیمارستان بستری کرده بودند. سری سقطی به طور اتفاقی به آن تیمارستان رفته بود و او را دید که دیوانه نیست، بلکه عارفه‌ای است شوریده. به او گفت از اینجا بیرون برو و او در جواب سری گفت: «آنکه حبیب دل من است مرا مملوک بعضی ممالیک خود گردانیده است. اگر مالک رضا شود، بروم؛ و الا صبر کنم.»

همچنین میمونه السوداء، از زنانی است که ابوالقاسم نیشابوری نامش را در ردیف عقلای مجانین ثبت است.

زنان دیگری مانند آسیه بغدادی، حیونه اهوازی، عوسجه واسطی، سلمونه و زهراء والهه نیز در کتاب نخستین زنان صوفی به عنوان عقلاء مجانین ذکر شده‌اند.

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

عارفه‌های گمنام

اما در کنار زنانی که به عنوان عارف از آنها یاد و احوالات ایشان، هرچند مختصر ذکر شده است، باید از زنانی نام برد که در دایره عرفان گمنام هستند. زنانی که نامشان برده نشده است، اما پشتیبان عارفان نامدار بوده‌اند.

زن همواره در عرصه هستی و در همه جای جهان، فارغ از مکان و زمان بار سنگینی به دوش داشته است؛ زادن، پروردن و به بلوغ رسانیدن. قطعاً تأثیر بسیار مهم اندیشه و طریقت زندگی مادر بر فرزند، برای همه امری مسجل است. قطعاً هستند مردان عارفی که با شیر پاک مادرانشان، مست حب الهی شده، از منیت رهایی یافته‌اند.

در کنار مادران، همسران، خواهران و دیگر زنان اقوام نیز ممکن است بر عارفانی مؤثر بوده باشند. فارغ از مقوله تأثیرات مستقیم بر عارفان، صبر همسران برخی از ایشان به تنگدستی، و زندگی آنها با کسانی که از مال دنیا به گلیمی و خرده‌نانی اکتفا کرده‌اند، خود نوعی سلوک عرفانی است.

در کنار مادران و همسران، هستند زنان دیگری که در زندگی عارفان مؤثر بوده‌اند، همانطورکه بشر حافی می‌گوید که پارسایی را از خواهرم آموختم. او کوشش داشت آنچه که به دست مخلوق تهیه شده است، نخورد.

البته نقش خواهران عرفا در زندگی ایشان شایان توجه است و در داستان‌های آنها خواهران مقامی اغلب بسیار مهم دارند. وقتی عارف بزرگی چون بشر حافی، تحت تأثیر یک زن پرورش یافته است، بعید نیست برخی عارفان نامدار، که اینک نامشان معرِّف عرفان اسلامی است، پرورده گمنامانی باشند که به خاطر جو غلط حاکم بر زمانشان و استبداد مردان، امروزه از احوالات ایشان چیزی در دست نیست.

زندگی و نقش زنان عارف در هاله‌ای از ابهام است

میزان و کیفیت حضور زنان در عرصه عرفان اسلامی، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اما این مسجل است که زنانی در این زمینه فعالیت داشته‌اند که از میان ایشان فقط سخنان و کرامات چند تن نقل شده است و از بقیه زنان عارف، اطلاعات کافی در دست نیست.

هرچند اطلاعات محدودی از زنان عارف نقل شده است، اما در همان اطلاعات محدود، سخنان نغز و اعمال شایسته‌ای از این زنان مشاهده می‌شود. رابعه عدویه، فاطمه نیشابوری و اخوات بشر حافی زنان عارفی که حتی مطالعه اندک اطلاعاتی از ایشان روح را جلا می‌دهد.

در کنار بانوانی که به عنوان عارف شناخته شده‌اند، همسران، مادران، خواهران و زنانی که با عارفان مراوده داشته‌اند نیز بر شیوخ عرفان مؤثر بوده‌اند و مطالعه زندگی ایشان می‌تواند سرچشمه مطالعات جدیدی در زمینه عرفان اسلامی باشد.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • درویش: سپاهان از کجا قدرت می‌گیرد که اینگونه توهین می‌کند؟
  • علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
  • زندگینامه رابعه بلخی مادر شعر فارسی
  • اتفاقی که «تانیا» از پشت صحنه «نون خ» فاش کرد
  • انتقاد از سریال «حشاشین» به رسانه‌های عرب‌ زبان رسید
  • آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند
  • کنایه آذری جهرمی به صداوسیما: «بنیاد آقاخان» عکس‌العملی شبیه «ساترا» نداشت
  • نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
  • شادی سیستانی ها ٰ؛ آب هیرمند سیستان را اینگونه زیبا کرد | تصاویر